تأثير تلويزيون بر خواب
گفتگو با آقاي دكتر پرويز رزاقي، روانشناس
آقاي دكتر! برنامههاي تلويزيوني كه در پايان شب پخش ميشوند چه تاثيري ميتوانند روي خواب افراد داشته باشند؟
معمولا در بدن انسان سلولهاي خواب در ساعتهاي مشخصي فعال ميشوند. اگر زماني كه اين سلولها فعال ميشوند فيلمها و برنامههايي كه از تلويزيون پخش ميشود، ذهن را درگير كند، اين اختلالهايي در خواب افراد ايجاد ميشود. چند دسته از برنامهها اين حالت را در افراد ايجاد ميکنند؛ يکي برنامههايي است که در آن ذهن موضوعهاي بعدي را دنبال ميكند. در نتيجه سلولهاي خواب تحريك شده و روند طبيعي خود را طي نميكنند و فرد براي ساعتهاي بيشتري بيدار ميماند. گروه دوم فيلمهايي هستند كه در ذهن افراد ايجاد علامت سوال ميكنند. در اينگونه فيلمها ذهن به دنبال اين است كه بالاخره چه خواهد شد يا پايان اين فيلم به كجا خواهد رسيد؟ و… دسته سوم، فيلمها و برنامههاي ديدني و خوش ساخت و جذابي هستند كه ميتوانند عوامل انگيزشي افراد را درگير كنند، دسته ديگر معلوم نبودن موضوع بعدي در فيلم است. فيلمهايي که كرخت و بيحالند و افراد ميتوانند آينده آن را پيشبيني كنند از جذابيت چنداني برخوردار نيستند و همين امر سبب ميشود فرد علاقهاي به ديدن فيلم نداشته باشد و به راحتي بخوابد در حالي که اگر موضوع مبهم و نامعلوم باشد فرد را ترغيب به ديدن بقيه فيلم و بيدار ماندن ميکند. نكتهاي كه بايد در اينجا يادآور شوم، اين است كه معمولا تيپهاي شخصيتي در نوع فيلمي كه افراد ميبينند تاثير دارد. برخي از تيپهاي شخصيتي يكسري از فيلمها را دوست دارند و با ديدن آنها بيدار ميمانند ولي با ديدن برخي فيلمهاي ديگر كه علاقهاي به آنها ندارند خوابشان ميبرد.
بعضي از افراد علاقه دارند فيلمهاي ترسناك و با ژانر وحشت را نيمهشب نگاه ميكنند. ديدن اين فيلمها چه تاثيري بر بهداشت خوابشان دارد؟
افرادي اين فيلمها را تماشاميكنند كه با ويژگيهاي شخصيتي و خلقيشان هماهنگ باشد. در عوض افرادي كه آستانه تحريكشان پايين است، حساسيتهاي روانشناختي خاص دارند، در اعتماد به نفسشان مشكل دارند، افرادي كه مشكلات فكري دارند و… نميتوانند اين فيلمها را تماشا كنند و بلافاصله تلويزيون را خاموش ميكنند زيرا با ديدن اينگونه فيلمها دچار ترس و اضطراب ميشوند. در واقع تاثير فيلمهاي ترسناك كه در آن صحنههاي كشتار و قتل به فراواني ديده ميشود در افراد متفاوت است. هر چه فرد نسبت به موضوع فيلم حساستر باشد، بيشتر به متن فيلم توجه كند، دقيقتر نگاه كند، زواياي آن را بررسي و آن را دروني كند و ... آنها را در مسايل روزمره زندگياش تصويرسازي ميكند يا برعكس خودش را در جايگاه بازيگر نقش اول فيلم ميبيند. در اين صورت سلولهاي مغز، آن رفتارها را ضبط ميكند و چون در آخر شب رفتاري از طرف فرد بيننده اتفاق نميافتد يا كسي نيست كه با او صحبت كند، بدون تخليه فيلمهايي كه در ذهن نقش بسته و بدون جايگزين كردن رفتار ديگري به جاي آنها، بلافاصله خواب صورت ميگيرد. در اين صورت احتمال اينكه افراد در نيمههاي شب دچار كابوس و خوابهاي وحشتناك شوند بيشتر است. گاهي اوقات ترس و وحشت آنقدر زياد است كه فرد در خواب حرف ميزند و دقيقا صحنههايي را كه ديده است با صداي بلند مطرح ميكند. اين امر سبب آشفتگي در خواب و بدخوابي ميشود و همه اينها بهداشت و سلامت خواب را تهديد ميكنند. در نتيجه فرد دچار مشكل ميشود و آثار رواني ناشي از آن هم در ساختارهاي رواني فرد اثر گذاشته و گاهي مدتها آن را به يدك ميكشد و ممكن است دچار خوابآلودگي در محيط كار و درس و رانندگي شده و مشكلاتي در پي آن داشته باشد. ديدن اين فيلمها ميتواند خودآگاه يا ناخودآگاه بر زندگي فردي و خانوادگي بيننده تاثيرات سوء بگذارد و رفتارها، احساسها و هيجانهاي امروز و آينده زندگي فرد را به خطر بيندازد. حالا شدت خطر چقدر است بستگي به محتواي فيلم، نوع نگاه كردن و درونسازي كردن و حساسيتهاي روانشناختي او دارد.
به نظر شما بهترين زمان براي تماشاي برنامههاي تلويزيوني چه زماني است تا بهداشت خواب افراد هم به خطر نيفتد؟
زماني است كه افراد خانواده از سر كار و تحصيل و... به خانه برگشته و شام را صرف كردهاند. زيرا اگر به آخر شب برسد هم اثر رواني منفي بيشتري از فيلم ميگيرند و هم اينكه چون در آخر شب ذهن فرصت كمتري براي تخليه دارد، روي خوابشان تاثيرگذار خواهد بود.
پيشنهادتان به صدا و سيما در رابطه با برنامههاي آخر شب چيست؟ چه برنامههايي را پخش كنند بهتر است؟
فكر ميكنم آخر شب برنامههاي تخصصي پخش شود، بهتر است. در اين صورت فقط افرادي آن برنامهها را تماشا ميكنند كه به آن علاقه دارند. مانند بحثهاي تخصصي دو نفره، ميزگردهاي علمي، فيلمهاي تخصصي تاريخي، روانشناسي، سياسي و...
بعضي از افراد اذعان ميكنند كه حتما بايد تلويزيون روشن باشد تا خوابشان برود. آيا اين يك مشكل در روند خواب است يا عادتي شده و مشكلي ندارد؟
مكانيسم اثر تلويزيون به اين شكل است كه علاوه بر اينكه چشمها خسته ميشوند، محتواي فيلم نيز ذهن را خسته ميكند و همه اينها سبب خواب رفتن فرد ميشود. افرادي كه براي خوابيدن نيازمند يك عامل محيطي مانند استفاده از قرص آرامبخش، خواندن كتاب، تصويرسازي، ديدن تلويزيون و... دارند مشكلي در فيزيولوژي خواب هستند. اين روند يك روند طبيعي نيست و چون فرد نميتواند روند طبيعي خود را طي كند از عوامل كمكي استفاده ميكند. در حالي كه فرد بايد از متخصصان كمك بگيرد و بررسي كند كه چرا نميتواند بخوابد و مشكل خوابيدناش را حل كند و فقط در صورت ناچاري بايد از اين عوامل كمك بگيرد. اگر فردي خيلي دير ميخوابد بايد آرامآرام زمان خوابش را تنظيم كند به عنوان مثال اگر هميشه ساعت يك شب ميخوابد به مدت يك هفته زمان خوابش را به 12:45 برساند. هفته بعد 12:30 بخوابد تا به زماني كه مدنظرش است برسد. راهحل ديگر اين است كه خود را با فعاليتهاي ورزشي و فيزيكي خسته كند بعد به رختخواب برود نه اينكه به رختخواب برود و دايم از اين پهلو به آن پهلو بشود يا كتاب بخواند.
آيا گوش كردن به راديو و كتاب خواندن همين تاثيرات را بر ذهن دارند يا تاثيرشان كمتر از تلويزيون است؟
بستگي به عادت ما دارد. هنگام ديدن تلويزيون دو فرآيند اتفاق ميافتد؛ هم چشم درگير ميشود، هم گوش. اما هنگام گوش دادن به راديو فقط سلولهاي گوش تحريك ميشوند. ما در يادگيري هم همين تئوري را داريم. دانشآموزاني كه درس را بلندبلند ميخوانند يادگيري بهتري دارند زيرا مغز هم از طريق گوش فعال ميشود هم از طريق چشم. در مورد كتاب هم فقط سلولهاي چشمي تحريك ميشود اما اصليترين مطلب عادت افراد است که سيستم بدني خودش را به کدام يک عادت داده باشد.
منبع: www.salamat.com
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}